پسرم

ساخت وبلاگ
زندگی خالی نیست

 

مهربانی هست سیب هست ایمان هست

 

آری تا شقایق هست زندگی باید کرد.

 


در دل من چیزی است مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح

 

و چنان بی تابم که دلم می‌خواهد

 

بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه

 

دورها آوایی است که مرا می‌خواند.»

 


زندگی رسم خوشایندی است

 

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ

 

پرشی دارد اندازه عشق

 

زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود

 

 

 

پسرم...
ما را در سایت پسرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moniseh بازدید : 64 تاريخ : چهارشنبه 28 فروردين 1398 ساعت: 13:17

مادر شدن خیلی زیباست اما کلی هم سختی کنار خود دارد و  به همراه خود کلی اتفاق را به سراغ دختر کوچولوی دیروز و مادر امروز می آورد ..............من مادر شده ام و عاشقانه منتظر حضور گرمت کودکم هستم اما برایت هزاران نگرانی را در دل همراه خود دارم چند روز پیش عکس دختر کوچولوی یکی از خانواده هایی که عضو جمعیت بود و دیدم حالا اون دختر خودش نیز مادر شده و کنار فرزند نوزادش.... کلی تنم برای هر دویشان لرزید هنوز خودش کودک است و حالا مادر کودکی شده و در دل گفتم شاید من اشتباه میکنم او بزرگ شده پسرم...ادامه مطلب
ما را در سایت پسرم دنبال می کنید

برچسب : مادر, نویسنده : moniseh بازدید : 87 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 19:51

کودک هر روز بزرگتر میشود و من وابسته تر، نمیدانم چطور میشه وصف کرد بودن یک موجود زنده را در درون خود فقط میشه گفت هم حس شیرینی است و هم حس نگران کننده ای در درونم هست که واقعا من توانایی داشتنفرزندی از جنس نور را داشته ام .مادر شدن بسیار زیباست من حالا میفهمم معنی زن بودن را من حالا ممنونم که یک دختر بدنیا آمده ام من خوشحالم از اینکه حسی زیبا را در درونم همراه دارم. واقعا عجیب است برایم که چطور مادری میتواند کودک خودش را که نه ماه همراهش بوده است و تنها بگذارد و یا آزارش بدهد ؟ مادرم همیشه دوستت دارم پسرم...ادامه مطلب
ما را در سایت پسرم دنبال می کنید

برچسب : مادر, نویسنده : moniseh بازدید : 86 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 19:51

وبلاگ دوستام و باز میکنم بیشتری ها کامل پاک کردن و دیگر نمی نویسن و بقیه نیز سالیان است که غبار گرفته

وبلاگهایشان را ...برای نوشتن هایتان دلتنگم برای دیدن روی ماه هر کدامتان دلتنگتر چقدر دور شدیم از هم و چقدر

روزهایی بود که به بکدیگر نزدیک بودیم مهر بانانه بود آن روزها و فقط یادتان ماند در تمام زندگیم و دوست داشتم

همیشه همراهتون باشم تک تک شماها  رو دوست دارم

پسرم...
ما را در سایت پسرم دنبال می کنید

برچسب : دوستهای,مهربان, نویسنده : moniseh بازدید : 76 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 19:51

باز هم یک فروردین دیگر و باز هم یک بهار دیگر برای شروعی تازه مثل اینکه سبزه هایی که گره زده بودم به ثمر نشستن ،(سال دیگر بچه بغل خانه شوهر )امسال فرزند کوچولو همراهم بود و بخاطر او نتوانستم عید بازی حسابی بکنیم یه کوچولو چرخ زدیم و گشتیم امیدورام این روزهای آخر و پایانی نیز همه چیز به خوبی پیش بره و نی نی کوچولو خوشحال و سرحال پا بدنیای رنگین زمین بگذاره و کنارش کلی شادی کنیم و بریم گردش و تفریح تنها آرزویم این است که تمامی بچه هایی که بدنیا می آیند در کنار بهترین پدر و مادرها قدم بگذارن روی زمین پسرم...ادامه مطلب
ما را در سایت پسرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moniseh بازدید : 80 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 19:51

صد روز هستش که از تولد بهترین هدیه خداوند گذشته ....

 

صد روز عشق...

صد روز مهر...

صد روز محبت ...

صد روز خنده...

صد روز ایثار...

صد روز صداقت...

صد روز پاکی...

بهترین روزهای زندگی کنار رضا جونم و صدرا کوچولوی زیبایم میگذره

پسرم...
ما را در سایت پسرم دنبال می کنید

برچسب : صدرا, نویسنده : moniseh بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 19:51

مادر بزرگ در حالی که با دهان بی دندان ، آب نبات قیچی را می مکید ادامه داد : آره مادر ، ُنه ساله بودم کهشوهرم دادند ، از مکتب که اومدم ، دیدم خونه مون شلوغه مامانِ خدابیامرزم همون تو هشتی دو تا وشگون ریز ، از لپ هام گرفت تا گل بندازه تا اومدم گریه کنم گفت : هیس ، خواستگار آمده خواستگار ، حاج احمد آقا ، خدا بیامرز چهل و دو سالش بود و من ُنه سالم گفتم : من از این آقا می ترسم ، دو سال از بابام بزرگتره گفتند : هیس ، شکون نداره عروس زیاد حرف بزنه و تو کار نه بیاره حسرت های گذشته را با طعم آب نبات قیچی فرو داد و گفت : کجا بودم مادر ؟ آهان جونم واست بگه ، اون زمون ها که مثل الان عروسک نبود بازی ما یه پسرم...ادامه مطلب
ما را در سایت پسرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moniseh بازدید : 87 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 19:51

نوشتن یکی از کارهایی هست که بهم آرامش میده روزهای خوبی که توش غرق شده بودم تموم شد عین یه خواب بود من سهمم از زندگی انگار تو نبودی چقدر زود عاشق شدم و چقدر زود وابسته ات اما انگار همه اش یه خواب بود که زود هم تموم شد کلی اتفاق خوب و بد تو زندگیم افتاد هم بزرگ شدم هم با تجربه ملالی ندارم از این گذشته ولی ..... انگار خدا هم بازی و دوست داره میبره تو رو میرسونه به اونجایی که دوست داری بعدش یکدفعه میندازه پایین نمیدونم بازی کردی با من خدایی که خیلی دوست داشتم ولی من راضی نبودم از بازی ات یکطرفه کیف کردی شاید درد دل اسمش و بزارم شایدم نه درد نیست اینا فقط حرف دل ....کلی حرف تو دلم که خیلی سنگی پسرم...ادامه مطلب
ما را در سایت پسرم دنبال می کنید

برچسب : هجدهم,هزار,سیصد,چهار, نویسنده : moniseh بازدید : 74 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 19:51

امروز بعد از شنیدن خبر ساختمان پلاسکو من هم سوختم مثل تمام آتشنشانهایی که جانشان سوخت و مردانه پای کارشون ایستادن و مردان و زنانی که ما بی خبریم از آنها که امشبشان سیاه شد و جگرشان سوخت .بیچاره اون مادری که چشم به راه بچه اش بود برگرده به خانه. ای وای بر اون بچه ایی که امشب میفهمه دیگه بدون شب بخیر گفتن  باباش یا بدون لبخند مادرش قرار بخواب.وای از دل اون همسری که چشمهاش به در امشب خیره میمونه و دیگه آغوش گرم همسرش و نداره .اگر قرار عزای عمومی تو ایران باشه عزایی بالاتر از این همه درد نیست .چند تا خانواده بی کار شدن امروز ،از فردا چند تا جوون بی سرمایه میشن وای بر ما که تو غم به این بزرگی دلمان پسرم...ادامه مطلب
ما را در سایت پسرم دنبال می کنید

برچسب : سوختم, نویسنده : moniseh بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 19:51

چهارمین سال هستش که من  وجودم وابسته زندگی به یه موجود دیگه شده .دیگه نفس کشیدنم دیگه راه رفتنم دیگه عاشق شدنم دیگه خوابیدنم دیگه رشد کردنم و... همه وابسته شدن به وجود عشق بزرگی که وارد زندگیم شد وجود پسرم باورم نمیشد انقدر زود عاشق یکدیگر بشیم و من هیچ وقت باور نداشتم فرزند زیباترین اتفاق زندگی یک مادر میتونه باشه .من که دیوانه وار عاشقش شدم و روزهای زندگیم وابسته شد به وجود پسرم حاضرم این روزها انقدر زود نگذره و صدرا زود بزرگ نشه و همچنان من و اون عاشقی کنیم . صدرا جانم با آمدنت شوری به زندگیم دادی که دوباره متولد شدم با تو  صدرا جان با همه سختی هایی که تو زندگی هر دوتامون به وجود اومد ولی م پسرم...ادامه مطلب
ما را در سایت پسرم دنبال می کنید

برچسب : پسرم, نویسنده : moniseh بازدید : 80 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 19:51